پری ها ، دلنوشته های یک دختر دلنوشته هایی برای زنان و دختران ، اشعار عاشقانه و مطالبی برای دختران
|
|
حوصله ام نیست ، نمی دانم کجا جایش گذاشته ام . نکند کنار نخلی سبز که در گرمای شرجی تابستان جنوب برگهایش را با نسیمی تکان می داد جایش گذاشته ام ، یا کنار ساحل نیلگون روی شنهای داغ ساحل کنار تخته سنگی بزرگ، انجا جایش گذاشته ام؟ یا شاید در راهرو بیمارستانی که پر از افرادی بود که به عناوین مختلف به آنجا آمده بودند جا گذاشته ام . نکند پشت باجه داروخانه جایش گذاشته ام . حوصله ام را گم کرده ام . در شلوغی گرفتاری های روزمره با خودم به همه جا بردمش یک جا که حواسم نبود دستم را رها کرد و من فراموش کردم با خودم ببرمش . امروز بعد از مدتها امدم تا مطلبی بنویسم اما هر چه تلاش کردم دیدم موفق نمی شوم ، اخر حوصله نداشتم . ای وای پس حوصله ام کو؟ احتمالا دیروز در گرمای 38 درجه تهران در خیابان پاستور چایش گذاشتم . حالا چطور باید تا خیابان پاستور بروم و بیاورمش . چرا سعی نکرد مرا پیدا کند ؟ احتمالا خسته شده می خواهد مدتی از من دور باشد. خب مدتی از من دور باشد دلش تنگ می شود و به پیشم بر می گردد. ولی حوصله که نداشته باشی انگار حس انجام هیچ کاری وجود ندارد. دعا میکنم خیلی زود برگردد.
برچسبها: حوصله نخل ساحل بیمارستان پاستور [ یک شنبه 5 مرداد 1399
] [ ] [ پری ها ]
|
[ سایت پول یابی : کارآفرینی , کسب درآمد خانگی , بازاریابی ] [ Weblog Themes By : poolyabi]
| |